یک لاتین وحشی و دیوانه از بازی با اسباب بازی ها لذت می برد و با انگشتانش خود را مسخره می کند، اما به زودی متوجه می شود که دیلدو همان چیزی است که او واقعاً به آن نیاز دارد. او با اشتیاق و شدت شروع به سوار شدن بر آن می کند و در حالی که این کار را می کند از خوشحالی ناله می کند.