یک نوجوان مسلمان داغ (18+) در دفتری منتظر رئیسش است، در حالی که او با انگشتانش به طور عصبی می چرخد، مردی وارد اتاق می شود و با لبخندی بزرگ به او سلام می کند. او شروع به لمس بدن او می کند، دستانش را روی منحنی های او می کشد و نوک سینه هایش را اذیت می کند.